!من...سارام

ای نوجوان، آهسته ران

!من...سارام

ای نوجوان، آهسته ران

!من...سارام

ایناش. این ساراس. همین خانم محترم که با لباس کار رنگی نشسته دم کلاس نقاشی و حافظ میخونه. با این قیافه که معلوم نیست از چی ناراحته. اصلا ناراحته؟ یا خجالت کشیده؟ یا داره زیرلبی میخنده؟ شایدم داره فکر میکنه الآن باید چه حالتی داشته باشه. ولی باور کنین اگه از خودش بپرسین چه مرگته نمیدونه.
نه بابا! نگا به این قیافه مظلومش نکنین. کارش همینه. میشینه اونجا با یه لبخند ملیح به ملت نگاه میکنه... فک میکنی داره میگه:‌ چه مردمان نیکویی! ولی بعد... خیلی شیک و مجلسی میاد اینجا پدرشونو در میاره. خلاصه که تا میشه خودتونو دور نگه دارین. رحم نمیکنه.

- دوستان خوب! من هیچ جا تعهدی ندادم که مفید بنویسم. ما را به حال خود بگذارید و بگذرید. :)

-کانال تلگرام: sara_derhami@

- saraderhami@gmail.com


آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

عنوان ندارد :/

دوشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۹:۰۹ ب.ظ

آه. بسه دیگه! اگه بگم که چقدررر نوشته ام در این مدت، شاخ بر کله‌ات سبز خواهد شد. اوووو. فایلای وردی که این ور اون ور ذخیره شده، دفترچه های مختلف، درفتهای بیان، درفت های اون ور، یادداشتهای گوشی... هی میگم اینو باید فلان موقع بذارم. اینو باید بشینم سانسور کنم. اینو باید درست کنم. اینو باید عکس بهش اضافه کنم.... اووو کی میره این همه راه رو.

چهل دقیقه تو رختخواب غلت زدم تا به این نتیجه رسیدم که ساعت هشت یه مقدار برای خواب زوده و باید راه بهتری برای فرار پیدا کنم! هم اکنون شدیدا سرحال میباشم و کسی چه میدونه شاید تا یکی دو ساعت دیگه که خواستم بخوابم یه مقدار درس هم خوندم.

چند بار میخواستم بیام اینجا و بنویسم که خیلی خیلی حالم خوبه. هم درس میخونم هم لذت میبرم. فقط کارای عملیم به وضعیت خطرناکی رسیده چرا که قراره همشو شب عید انجام بدم. :/ ولی خب قبل از این که بیام بنویسم از عرش پرت شدم به فرش. بعد اومدم درباره فرش بنویسم که یهو دوباره پرتاب شدم به عرش. و خب میدونید آدم باید یه جا بشینه وقتی میخواد پست بذاره در حالت معلق نمیشه نوشت. 

خلاصه که بیدار شدم و اومدم چراغ مطالعه رو روشن کنم و بنویسم که حالت خواب آلودم بیرون نره که دیدم شارژرم تو پریزه و اگه بخوام چراغ رو بزنم تو برق باید تا اون یکی پریز که دو متر از میز فاصله دارم برم. لذا تصمیم گرفتم که چراغ معمولی رو روشن کنم و از حالت خواب بیرون بیام! 

بعد وبلاگ پرنیان رو خوندم و دیدم اون بهمن نامه‌ش رو نوشت و من که اینقد باید درباره بهمن مینوشتم ننوشتم و اومدم که بنویسم. 

حالا مینویسم. :)

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۷/۱۲/۱۳
  • ۳۹۳ نمایش
  • سارا

نظرات (۴)

من عاشق نوشته های بی نظمم ... 
مثلا یهو دفترچه مو وا میکنم یه یادداشت توش بنویسم چشمم میخوره به یه متن که توی فلان جلسه از سر بیکاری نوشتم و میشینم میخونمش ...  :))
پاسخ:
آره... آدمو با خود خودش روبرو میکنن!
  • ستاره اردانی زاده
  • اهااااااااااااااااااااااااا
    مرسی

  • ستاره اردانی زاده
  • سلام سارا
    وبلاگ پرنیان رو کجا میتونم پیدا کنم؟
    پاسخ:
    بالای هر کامنت یه کره زمین هست که اگه روش کلیک کنی میری تو وبلاگ طرف.
    البته اگه اون وبلاگشو وارد کرده باشه!
    الان نوشتی؟ کو کجاست؟
    پرتاب به عرش و اومدن به فرش پی در پی مصداق این روزهای منه
    :(
    پاسخ:
    واقعا؟‌ بهت نمیاد!
    مینویسم حالا :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی