یه بز کوهی واسه شون پیدا کنین...
يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۹ ب.ظ
زل زده تو جشم من میگه آدم با بز کوهی دوست باشه با شماها دوست نباشه.... میگم چرا چی شده؟ جواب نمیده.
میگه سارا وقتی کلاس هفتم بود یه کلمه غیبت نمی کرد ولی حالا واداده! میگم خب سر صبحی ناراحت بودم اعصابم خورد بود میگه آهان یعنی ناراحت باشی اشکال نداره هان؟ سارا فتوا میده همینطوری!
انگاری خودش قدیسه. خب من با کیا گشتم که حالا اینجوری شدم و به قول شما وادادم؟!
همش باید مواظب باشی بهشون برنخوره اون وقت خودت...
البته نه که بگم خیلی دوست بودیم ولی خب بین بچه های کلاس تو ذهنم آدم متفاوتی ترسیمش کرده بودم. تنها کسی بود که هر از گاهی یه حرف مشترکی با هم داشتیم.
دلم شکست....
تصویر اونم شکست...
اصلا خیلی دنیای ناعادلانه ایه. چرا من یه دوست ندارم؟
:(
اینو میگی همیشه این حرفا رو میزنه منم میگم ادم بدیه ولی همیشه دوسش دارم چراشو نمیدونم !!!!!!!!!!!!!!!!
حالا تو هم نالاحت نشو برات لباشک میخلم :)