!من...سارام

ای نوجوان، آهسته ران

!من...سارام

ای نوجوان، آهسته ران

!من...سارام

ایناش. این ساراس. همین خانم محترم که با لباس کار رنگی نشسته دم کلاس نقاشی و حافظ میخونه. با این قیافه که معلوم نیست از چی ناراحته. اصلا ناراحته؟ یا خجالت کشیده؟ یا داره زیرلبی میخنده؟ شایدم داره فکر میکنه الآن باید چه حالتی داشته باشه. ولی باور کنین اگه از خودش بپرسین چه مرگته نمیدونه.
نه بابا! نگا به این قیافه مظلومش نکنین. کارش همینه. میشینه اونجا با یه لبخند ملیح به ملت نگاه میکنه... فک میکنی داره میگه:‌ چه مردمان نیکویی! ولی بعد... خیلی شیک و مجلسی میاد اینجا پدرشونو در میاره. خلاصه که تا میشه خودتونو دور نگه دارین. رحم نمیکنه.

- دوستان خوب! من هیچ جا تعهدی ندادم که مفید بنویسم. ما را به حال خود بگذارید و بگذرید. :)

-کانال تلگرام: sara_derhami@

- saraderhami@gmail.com


آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

در ستایش شهرام شب‌پره

دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۲۸ ب.ظ

1

 قر در کمرم فراوان است. چه کنم و چه کار نکنم... یکهو شهرام شب پره در گوشم می‌خواند:‌ ای قشنگ تر از پریا... خودش است! آهنگ را دانلود میکنم. میروم جلوی آینه و شروع میکنم به رقصیدنی که بلد نیستم. آنقدر بالا و پایین میپرم که خسته میشوم. دوباره میروم پای لپ تاپ. ادامه نوشتن. ولی شهرام ول نمیکند. همینطور دارد توی گوشم میخواند. فکر میکنم آخرین باری که آهنگی توی گوشم هی میخواند و من از دستش کفری نشدم کی بوده. یادم نمی آید..

مثل همیشه به این فکر میکنم که خواننده موقع خواندن این آهنگ چه حسی داشته است؟ تصورش میکنم: سرخوش است، اشتیاق دارد و همزمان با خواندن تست میکند تا ببیند به هدف مورد نظر میرسد یا نه. بله چه جور هم! قر ملایمی که در متوسط جامعه جریان دارد، به خوبی روی آهنگ مینشیند. مرسی بچه ها. قربونتون برم. عالی..

به هدفش رسید. حالا سالهای سال است که یاد و خاطره‌‌اش حضور دارد در هر کجا که ایران و ایرانی هوس رقص میکند. ولو میشوم یک گوشه. احساس خوبی دارم. خب بس است دیگر. عه شهرام ول کن دیگر.


نتیجه تصویری برای شهرام شب پره پشت مو

2

 طراحی داریم. شنبه است و  فیزیک ساعت اول حسابی انرژیمان را گرفته است.  خانم از دست خمیازه های بی پایانمان خسته شده است. مانده است چه کارمان کند: بچه‌ها، موزیک ندارین؟

یکی از الهام‌ها می‌گوید داریم خانم. و فلش را به الهام دیگری می‌دهد. اسپیکر را بیرون می‌آورد. و شروع می‌شود: صداااای خنده هاااات هنووووز توی گووووشمه.

 واااای.

 حالا چطور طراحی کنم؟ نمی‌توانم. نمی‌توانم. نمی‌توانم! شش ماه از سال گذشته و من هنوز نمی‌توانم عادت کنم. چه چیزی توی این  آهنگ‌ها هست که اینقدر حس من را بد کرده است؟ یعنی واقعا پریا فاخرتر از این است؟

ظهر که می‌روم خانه، ماکان‌بند را سرچ میکنم در برنامه دورهمی. بچه‌ها می‌گفتند جذاب و متفاوت بوده‌اند و سنشان به قیافه‌شان نمی‌خورده. برانداز میکنم. قیافه‌هایشان نسبت به بقیه آبرومندتر است. حوصله ندارم همه برنامه را ببینم. می‌زنم جلو. مدیری درباره "هر بار این درو، محکم نبند، نرو" میپرسد. پسرک می‌گوید: تکیه کلام بابام بود. مدیری میگوید: خوبه بابات چیز دیگه ای نگفته! با این که از مدیری خوشم نمی آید ولی خوشم می آید که این جوجه موزیسین ها را ضایع میکند. البته در اینجا این بحث هم مطرح میشود که چرا اینها را دعوت میکند که بعد ضایعشان کند که موضوع بحث ما نیست.

عه عه عه. پسرک میگوید آقای مدیری میشود بغلتان کنم؟ یعنی چه آخر؟  خب دوستش داشتی پشت صحنه بغلش می‌کردی.... و بعد هم شوخی‌های بیمزه و تعریف کردن تلاش های شبانه روزی و سالیانه شان برای رسیدن به چنین جایگاه ارزنده ای در عرصه موسیقی. صفحه را میبندم. ناامید شده ام.

ترانه‌های بی سر و ته، ملودی های تکراری، صداهای گوش‌خراش... چرا؟‌ آخر چرا اینطور موجوداتی باید بروند بنشینند آنجا و بگویند: مردم به ما لطف دارند. کاری نکردیم. آخر مردم! چرا به اینها لطف دارید؟ یک نفر توضیح بدهد. هیچ کس دیگر برای ابراز لطف نبود؟

3

 ظهر سه شنبه. دارم می روم سمت خانه. یک نفر در گوشم، همراه با ریتم قدم برداشتنم می خواند: هر بار این دروووووو... 

ای خدا. خب چرا توی گوش همان هایی که بهت لطف دارند پلی نمیشوی؟

همینطور دارد میخواند و من فکر میکنم که ای کاش میشد ترانه را بگیرم تکه پاره کنم، بتراشم، رنگ بزنم، قشنگ بگذارم سر جایش... آهاااان. تازه 

میشود نشست نقدش کرد...(‌استثنائا کاملا به خودم اجازه اظهار نظر میدهم! وضع خیلی خراب است!)
  

چرا این باید توی گوش من رژه برود آخر؟؟

 صدای خنده هات هنوز توی گوشمه

عطری که میزنی رو لباسیه که میپوشمه

آخر برادر من، الهی دور آن ریش حناییت بگردم، تو که محبوب جوانانی، تو که موسیقیدانی، یک نگاه به ترانه بکن قبل از خواندن. چرا یک جمله باید دو تا فعل داشته باشد؟ خب یا " رو لباسیه که میپوشم" یا "رو لباسی که میپوشمه" یا مثلا " رو لباسیه که میپوشم عه!" :)) چرا این کار را با ما میکنی؟

گویا تور خارج از کشور هم گذاشته اند. هنوز یک سال نیست که شکل گرفته اند! خب ما که بخیل نیستم جوانانمان کار کنند، آن هم کار هنری، خیلی هم خوب است. ولی کاش اگر میخواهند آبروی ایران و ایرانی را ببرند همینجا ببرند نه خارج از مرزها. :/

 چند هفته قبل تر حمید هیراد را دعوت کرده بودند. صدای این یکی را هم در کلاس شنیده بودم. دفعه اول به خودم گفته بودم مایه سنتی دارد، شاید بهتر از بقیه باشد. اما وقتی که بیشتر گوش دادم و یکهو دیدم که همه شهر شد هیراد، فهمیدم که همان بی مایه بهتر است...

چه کنم وجود من با دل تو ساز شد
همه دنیای من آن دلبر طناز شد
تو که بی وفا نبودی پر جور و جفا نبودی
تو همه وجود مایی تو ز ما جدا نبودی
ای ز ما جدا نبودی
شوخیه مگه بذاری بری نمونی
تو یار منی نشون به اون نشونی
شوخیه مگه دلو بزنی به دریا
عاشقی کنی پرسه نزنی تو شب ها

خب این دوست عزیز خیلی اجتماعی هستند. دوست دارند با همه اقشار جامعه ارتباط برقرار کنند. یعنی به نوعی هم جای شجریان را بگیرد، هم مرضیه، هم شب‌پره، هم... ؟!  

یاد چند ماه قبل تر میفتم. حامد همایون روی بورس بود. تا یک مدت هی میگفتند همایون و چشمهای من برق میزد که چقدر بچه های ما پیشرفت کرده اند، ولی باز یادم می آمد که طرف فامیلش همایون است.

توجه بفرمایید: 

دستم تو دست یاره ، قلبم چه بی قراره

به ، به به چی میشه امشب بارون اگر بباره چه شاعرانه

یه چتر خیس و دریا کنار و پرسه های عاشقانه

ذل میزنم به چشمای مستت سر رو شونه ت می گذارم بی بهانه

می خوامت خانومم با عشقت آرومم

می خوامت خانومم با عشقت آرومم

 

حالا کاری به این ندارم که "میگذارم" آن وسط چه میگوید و نکات دیگر... ولی فقط توجه کنید که کل آهنگ همین است. چهار دقیقه هی تکرار میشود.

خب درست که گفته اند حساب ترانه با شعر فرق میکند. عروض و قافیه اش فرق دارد. وجه موسیقایی اش بارز تر است و از این حرفا. ولی دلیل نمیشود که محتوایش صفر باشد که ای خدااا! 

 

دوباره برمیگردم به پریا. قرم میاید. ولی نمیخواهم برقصم. میخواهم فکر کنم. میخواهم فکر کنم به تفاوت این آدمها. تفاوت هدفهایشان. تفاوت چیزی که خلق میکنند. دوباره شبپره را تصور میکنم. پول دوست دارد، ولی حداقل من به عنوان کسی که از او بدم میاید، میتوانم این را تشخیص بدهم که وقتی میگوید "عاشقتونم!" واقعا همینطور است. نه مثل این خواننده های جوان قرتی نچسب شعار الکی بدهد که پول در بیاورد. خب، هدفش این بوده که آهنگ قردار بدهد بیرون، داده. تکلیفش روشن، به هدفش رسیده، مخاطبش را هم دارد.

 

برادران من، یک بار بنشینید جلوی آینه، ببینید با خودتان چند چند هستید؟ چقدر بلدید، مخاطبانتان چه کسانی هستند، در چه سطحی میتوانید کار کنید، و آخر سر، میخواهید چه غلطی بکنید؟

به خدا یک روز آه من شما را میگیرد.

هر چه طراحی هایم بد شد تقصیر شما بود.

 

مرسی

 اه

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۷/۰۱/۰۶
  • ۶۵۵ نمایش
  • سارا

نظرات (۲)

عععععع من اینو اصن ندیده بودم ...
ببین به همایون و هیراد میخوای فش بدی بده آآآآآآمآآآآآآآآآآ
با مااااااکااااااان کاری نداشته باش :|
+
راسی چند روز پیش ابویی رو دیدم :|
پاسخ:
خوب بود؟!
  • ستاره اردانی زاده
  •  برادرای خواانده  از صافی  ارشاد رد شده  به قواعد ادبی خودتون ازتون میپرسم ...
    به جا شتابانید ایا ؟
    پاسخ:
    :)))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی