!من...سارام

ای نوجوان، آهسته ران

!من...سارام

ای نوجوان، آهسته ران

!من...سارام

ایناش. این ساراس. همین خانم محترم که با لباس کار رنگی نشسته دم کلاس نقاشی و حافظ میخونه. با این قیافه که معلوم نیست از چی ناراحته. اصلا ناراحته؟ یا خجالت کشیده؟ یا داره زیرلبی میخنده؟ شایدم داره فکر میکنه الآن باید چه حالتی داشته باشه. ولی باور کنین اگه از خودش بپرسین چه مرگته نمیدونه.
نه بابا! نگا به این قیافه مظلومش نکنین. کارش همینه. میشینه اونجا با یه لبخند ملیح به ملت نگاه میکنه... فک میکنی داره میگه:‌ چه مردمان نیکویی! ولی بعد... خیلی شیک و مجلسی میاد اینجا پدرشونو در میاره. خلاصه که تا میشه خودتونو دور نگه دارین. رحم نمیکنه.

- دوستان خوب! من هیچ جا تعهدی ندادم که مفید بنویسم. ما را به حال خود بگذارید و بگذرید. :)

-کانال تلگرام: sara_derhami@

- saraderhami@gmail.com


آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

عشقی در تو هست...

دوشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۱۴ ب.ظ
عشقی در تو هست
که اگر آن را به آسمانها برسانی،
حال ابرها را خوب خواهد کرد
حتی تب جهنم را می شکند
و باران،
به جای هذیان گفتن
و توی چشمها چرخیدن
آب دریاها می شود...


از کتاب عشق سوم.
مدادرنگی دم دستم بود، گفتم یه چیزی بکشم!

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۶/۰۸
  • ۵۸۱ نمایش
  • سارا

شعر شاعرا

نقاشی

کتاب

نظرات (۲)

هذیان
پاسخ:
بله بله... بوخشید.
Perfect💕👌
پاسخ:
میبینم که از آمریکا کامنت میذاری! فیلشکن داری؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی